آن زن
روستایی کره ها را به صورت قالب های گرد یک کیلویى در می آورد و همسرش در
ازای فروش آنها،
مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید. روزى مرد بقال به
وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامى که آنها را وزن
کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.
«دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها
را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى
در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.»
ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر
را به عنوان وزنه قرار دادیم.»
از وبلاگhttp://eghlima2367.blogfa.com/
در دل سخن هاست اما نگویی بهتر ست
در بزم خموشان زبان در کام بگیری بهترست
آنکه حرف زد سر بها یش را بداد
سر بداری از جمع بد مستان بهترست
آتشی در ریشه است کز گل جلوه می کند
گاه چو سرو هرگز گل نیاری بهترست
گوش ها روزگاریست در پی نشنیدنند
تا نشنود گوشی , فریاد برنیاری بهترست
دل به فتحت بسته اند روبه هان دون مکان
همچو یوسف چشم بپوشی از زلیخا بهترست