وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

نگران


دکتر نیستم...


اما برایت 10دقیقه راه رفتن،روى جدول کنار خیابان را تجویز میکنم،


تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست، اما دیوانگى قشنگ تر است.. 


برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز میکنم،


تا بفهمى هنوز هم،میشود بى منت محبت کرد.. 


به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم گاهى بلند بخندى،هرکجا که هستى،


یک نفر همیشه منتظر خنده هاى توست...


دکتر نیستم، اما به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم که شاد باشى!


خورشید، هر روز صبح، بخاطر زنده بودن من و تو طلوع میکند! 


هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.


سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر.


فراموش نکن "مقصد"، همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست!


"مقصد" لذت بردن از قدمهاییست، که برمى داریم!



چایت را بنوش! نگران فردا مباش،


از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها...... 


نیما یوشیچ (از وبلاگ حامد)

نظرات 1 + ارسال نظر
erfan جمعه 12 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:04 ب.ظ

salam va 100 dorooooooood

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد