وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

آخرین روز پاییز...






نظرات 2 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:10 ب.ظ http://http://baweli.blogfa.com/

سلام آقای پروه
عکساتون خیلی قشنگن!
متفاوت بودن!

حامد شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:35 ب.ظ http://ham1391.blogfa.com/

سلام
خوبی همشهری
عکس هایت در اوج سادگی و البته ریزبینی عجیب با دل آدمی و چشم آدمی هم صحبت می شود.
چقدر از این ریشه های درختان را دیدیم در این شمایل ولی اینجا تازه می فهمیم چقدر بی توجه بودیم به ریشه ای که شاید دنبال آب بوده است و شاید در این حوالی دارد نفس می کشد و یا اینکه قدرت خود را بر سنگ نعره می زند ..آری پای آدمی به داستان ریشه باز شود عجب معنا هایی به ذهن خطور می کند!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد