وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

بهار است در آن کوش که خوش دل باشی...

بهار مظهر زیبایی و رویش ونشاط است.

کردگار بی همتا چه زیبا به نمایش می گذارد عظمت وبزرگی خلاقیت خود را…!

آیا لحظه ای درنگ می کنیم وبه چینش گل و تنوع رنگ وبوی خوش انواع گل ولطافت هوا می اندیشیم…!

راستی…چند وقت است شب آسمان را نگاه نکرده ای…!

اصلا یادت مانده شب ستاره باران است…؟

فرصت این کار را به خودت داده ای…؟

راستی اصلا بگو …به فکرت افتاده مثل قدیما شبی بهاری بنشینی وبا چشمانت آسمان را سیر کنی…؟!

چه دنیای زیبایی ست شب ستاره باران بهاری…!

انگار ستاره ها برای چشمانت مهمانی گرفته اند…!

همه ستاره ها چشمک زنان دعوتت می کنند به جشن…!

چه جشنی… همه جا چراغا نی…!

لطف خدا را می نگری…؟!

راستی ستاره ی دوران کودکیت را به یا داری…!

همونی که شب ها نگاش می کردی و باهاش حرف می زدی…!

دلت برایش تنگ نشده است…؟!

به یاد ایام کودکی هم که شده شبی بدور از چراغ حیاط و کوچه وخیابان

آسمان را به نظاره بنشین…!

به یاد ایام کودکی…!

یادش به خیر…

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد