وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

وبلاگ شخصی عبدالحسین پروه

برگی از هزاران که باید می بود و...

جمعه دانشجویی

امروز هم چون چند جمعه قبل کلاس ریاضی...... 

کلاسی خشک وبی روح......... 

نمی دونم ....شاید من دلتنگم...... 

امسال بهار گذشت و من اسیر کلاس....... 

چه قدر دلتنگ طبیعت وبهارم........ 

دلم گرفته........خیلیم گرفته......... 

کوچه های قدیمی را باریک می ساختند تا آدما به هم نزدیک شوند....! 

حتی در یک گذر..............! 

اکنون چقدر آواره ایم در این اتوبان سرد..............!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد