1- ئایَه م نِیَه، پوس ئایَه م کیشاسَه سَه ری:آدم نیست پوست آدم کشیده است سرش.
توضیح: فقط ظاهر یک انسان را دارد و از انسانیت بهره ای نبرده است.
2- ئایَم پِرِ چَه و تِه ما شای نِیَه کَه ی:آدم پر چشم نگاهش نمی کند (دو چشم آدم برای دیدنش کم است ).
توضیح:بسیار زیبا و دلفریب است.
3 - ئاو کَه لَه پای نانَه سَه و بان:آب کله پاچه اش را بالا(روی اجاق) گذاشته اند .
توضیح:کاملاً آماده تنبیه او هستند.
4 - ئا وِیگ رِشیا جَه مَه و نیَه و:آبی که ریخت جمع نمی شودی.
توضیح:پس از وقوع اتفاق، فرصتی برای پیش گیری وجود ندارد.
5 - ئا یَه م له بیکاری ئا گِر نَه یده ریشِ خُوَه یَه و:آدم از بیکاری آتش می نهد بر ریش خود.
توضیح:این مثل در مذمت بیکاری و عواقب بد آن است.
با تشکر از دوست خوبم یحیی صادقی